بهراد جونبهراد جون، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره
لحظه ی آشنایی لحظه ی آشنایی ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

بهراد عمر مامان و بابا

بهراد و عید قربان ۹۶

سلام عشقم امسال عید قربان به همراه خانواده ی بابا بهمن و عمو اصغر رفتیم سلطانیه ، خیلی شلوغ بود ولی با کمی گشتن تونستیم جای دنجی رو پیدا کنیم و بساط ناهار و راه بندازیم و بعد کمی استراحت رفتیم شاه بلاغی و کمی آب بازی کردیم و راهی زنجان شدیم ...
17 مهر 1396

بهراد و دندونپزشکی

پسر گلم از اونجا که شما از اول علاقه ای به مسواک زدن نداشتی متاسفانه دندونات دچار پوسیدگی شد و مجبور شدی بری دندونپزشک برا درمان خدارو شکر اذیت نشدی و کارت نیم ساعته تموم شد و آسترس منم برطرف شد 🤗 ولی بعد اون مدام مسواک می‌زنی و از خوردن زیاد شیرینیجات پرهیز می‌کنی که دیگه دندون درد نگیری ...
17 مهر 1396

بهراد در باغ

یه روز تابستونی رفتیم باغ عمو یوسف و کلی تفریح کردیم و شبم موندیم ، تو باغ استخر بود و توام از خدا خواسته دو سری رفتی شنا و آب بازی و ... ...
17 مهر 1396

بهراد و استخر

عزیزم امسال تابستون چند باری با بابا رفتی استخر عاشق آبی و روزایی که بابا میره استخر و تو رو با خودش نمیبره باهاش قهر میکنی عزیزم وقتی خوشحالی و میخندی دلم قرص میشه قربونت برم ...
17 مهر 1396

بهراد و آب تنی

امسال تابستون خیلی گرم بود پسرم مدام هوس آب تنی و آب بازی می‌کردی بخاطر همین استخر بادی تو گذاشتیم تو حیاط و چند روزی حسابی خوش گذروندی و آب تنی کردی به قدری که خودت گفتی دیگه جمعش کنید ...
17 مهر 1396

تاخیر طولانی و تشکر از نی نی وبلاگ

پسرم سلام با عرض معذرت بخاطر یه مدت تاخیر طولانی برای پست نذاشتن تو وبلاگ عزیزم ایشالا که بتونم از هر لحظه ی زندگیت پست بزارم گلم و این تاخیر طولانی رو جبران کنم نی نی وبلاگ واقعا ممنون بخاطر این که از این به بعد می‌تونیم با تلگرام هر لحظه پست بزاریم ...
17 مهر 1396

تولد دو سالگی عمرم

برشهای چاقو روی کیک توسط بهراد کوچولو   و اما کادو های تولد استخر بادی از طرف بابا بهمن کفش از طرف مامان زهرا چادر از طرف مامانی و بابایی 100 هزار تومن از طرف مادرجون و باباجون گربه از طرف خاله زهره بولینگ از طرف خاله زینب لباس از طرف عمو اکبر تفنگ از طرف عمو اصغر بازی هوش از طرف عمه سهیلا   ...
11 تير 1394